معرفی کتاب هنر جنگ
"هنر جنگ" از مشهورترین متون نظامی جهان باقی مانده از عهد کهن است. در حدود 2500 سال پیش این کتاب توسط سان تزو به لاتین Sun Tze (孙子 Sūnzi) مشاور نظامی منتشر شد كه احتمالاً در دوره بهار و پاییز (471-776 قبل از میلاد مسیح) زندگی می كرد.
با این حال، امروزه توسط معلمان تجاری و حتی مربیان ورزشی به عنوان راهنمایی برای مقابله با انواع چالش های کسب و کار و هر گونه رقابت به کار گرفته می شود. وقتی مدیر عامل اسنپ چت، ایوان اشپیگل احساس خطر در برابر تعدی فیس بوک به بازار اسنپ چت کرد، به هر یک از اعضای تیم خود نسخه ای از "هنر جنگ" را داد تا بتواند آنها راجع به رقابت بی رحمی فکر کنند. این چه یک مسئله درونی یک سازمان باشد و چه در نبردهای یک فرد با خودش، رقبا یا طبیعت، "هنر جنگ" توصیه های جامعی در مورد نحوه برخورد با منازعات ارائه می دهد. بیایید نگاهی بیندازیم به 9 درس زندگی که می توان از کتاب هنر جنگ، این اثر جهانی گسترده برداشت کرد:
درس اول سان تزو: نبردهای خود را انتخاب کنید
"کسی پیروز خواهد شد که می داند چه موقع باید بجنگد و چه زمانی نباید بجنگد."
به همان روشی که سان تزو استدلال می کند ارتش ها تنها در صورتی باید درگیر شوند که از یک مزیت آشکار برای پیروزی برخوردار باشند، ما باید جنگ های خود را در زندگی واقعی انتخاب کنیم. ممکن است یک کودک در یک زمان تبدیل به یک بازیکن حرفه ای ورزش، آتش نشان، مدیر عامل و رئیس جمهور شود، اما هرچه بزرگتر می شویم، می فهمیم که محدودیت های زمانی و منابع برای دستیابی به آنها وجود دارد. به همین ترتیب، باید بدانیم که به چه چیزهایی می توانیم دست یابیم و در چه زمینه هایی موفق خواهیم شد تا از زمان و منابع موجود نهایت استفاده را ببریم. سان تزو توصیه می کند که فرماندهان نظامی از گسترش بیش از حد نیروهای خود جلوگیری کنند، زیرا این امر ارتش را در کل ضعیف تر می کند. به همین ترتیب، در حرفه خود، اگر مهارت های خود را در بسیاری از مناطق متنوع گسترش دهید، نمی توانید در هر کاری تخصص داشته باشید. این بدان معنا نیست که داشتن مهارت های متنوع به شما در گرفتن شغل کمک نمی کند، اما شما باید مهارت های خود را به روشی هوشمندانه متنوع کنید. در تجارت، شما باید همیشه جنگ را انتخاب کنید، خواه انتخاب بین پیشنهادات پروژه، اولویت بندی درخواست های مذاکره مجدد، یا انتخاب زمان به چالش کشیدن همتای خود. بیشتر مطالب در "هنر جنگ" اختصاص به مشاوره است که چگونه زمان و مکان مناسب را برای وقوع درگیری انتخاب کنید (در صورت واقعاً نیاز به وقوع جنگ).
می توان تعالیم سان تزو را در نبردهای شخصی و فردی به کار برد که درک کنیم خود پیشرفت فقط مسئله اراده محض نیست. وقتی عادت های خوبی داریم که می خواهیم آنها را ایجاد کنیم یا عادت های بدی را می خواهیم از بین ببریم، مفید است. اگر خود را در شرایط مطلوبی قرار دهیم که موفقیت را تشویق می کند نه اینکه چالش ها شرایط ما را دشوارتر کند. به عنوان مثال، اگر می خواهید وزن خود را کاهش دهید، غذا خوردن در بیرون از خانه با دوستان هنگام شروع رژیم کمکی به پرونده شما نمی کند. به همین ترتیب، اگر سعی می کنید مطالب زیادی را برای خواندن انجام دهید، هم خانه ای با صدای بلند و حواس پرت کننده کار را آسان نمی کند. سان تزو توصیه می کند مسیری که کمترین مقاومت را دارد دنبال کنید. اگر چندین عادت دارید که می خواهید تغییر در آنها ایجاد کنید، باید شروع به کار با عاداتی کنید که ساده ترین آنها است، نه اینکه کاملاً سعی کنید زندگی خود را یک باره تغییر دهید. درست مانند سنت فنگ شویی، سان تزو استعاره از آب را که در مسیر کمترین مقاومت جریان دارد برای توصیف روند بهینه کردن عادات بد استفاده می کند.
درس دوم سان تزو: زمان بندی ضروری است
"کیفیت تصمیم گیری مانند پرش به موقع شاهین است که آن را قادر می سازد تا قربانی خود را مورد حمله قرار داده و از بین ببرد."
سان تزو معتقد است که بسیار مهم است که در انتخاب زمان درگیری دشمن بسیار باهوش باید باشد. در حالی که داشتن یک استراتژی خوب در ذهن ضروری است، اما یک برنامه فقط به همان اندازه که برای شرایط مناسب باید باشد؛ مناسب است. داشتن زمان بندی مناسب به این معنی است که اگر در زمان مناسب از اجرای آن دریغ کنید شکست خواهید خورد. به عنوان مثال، در بازاریابی، توجه به آنچه در یک بازار اتفاق می افتد قبل از ورود به آن مهم است، و ماندن در بررسی روند بازار قبل از ورود به بازار مهم است.
سان تزو می دانست که مهمترین نکته جنگ، زمان شناسی اقدام است. در زندگی واقعی نیز مهم است که به محض تصمیم گیری، فوراً اجرا شود. به عنوان مثال، در صنعت فناوری چین، شرکت های نوپا تمایل دارند تا بر روی سرعت اجرا و انعطاف پذیری سازمانی تأکید کنند تا پا بر جا بمانند. در حالی که چین یک بازار بزرگ برای پشتیبانی از بسیاری از استارتاپ ها است اما به طور کلی بازار " همه برنده هستند" است ، به این معنی که اولین استارتاپ هایی که موفق می شوند احتمالاً تنها آنها هستند که تسلط بر بازار دارند.
درس سوم سان تزو: خود را بشناسید ، دشمن را بشناسید.
سان تزو در کتاب هنر جنگ گفته است که اگر دشمنان خود را بشناسید و خود را بشناسید، در صد جنگ گرفتار نخواهید شد. اگر دشمنان خود را نشناسید، بلکه خود را بشناسید، یک پیروزی بدست می آورید و یک شکست می خورید. اگر خود و دشمنان را نشناسیددر هر نبردی گرفتار خواهید شد. "
احتمالاً مهمترین نکته نحفته در کتاب "هنر جنگ" این است که اطلاعات مهم هستند و یک حدس هوشمندانه هم حتی می تواند گاهی موثر باشد. سان تزو فکر می کرد که ژنرال ها باید "حساب نظامی" را در نظر بگیرند و هر چیزی را که می تواند نتیجه یک جنگ را تحت تأثیر قرار دهد، در نظر بگیرند. نه تنها داشتن بینش در مورد آنچه دشمن ممکن است برای بهره گیری از نقاط ضعف خود و شناختن نقاط قوت و ضعف مربوط به خود، از اهمیت حیاتی برخوردار باشد ، بلکه در نظر گرفتن عواملی مانند محیط زیست نیز مهم است. هوا و روحیه سربازان. روندهای اخیر در استفاده از داده های بزرگ نشان می دهد که تحقیقات عمیق برای بقا و موفقیت مشاغل چقدر مهم است. در مذاکرات تجاری، دانستن چیزی در مورد همتای خود می تواند برای بهبود ارتباط با آنها حیاتی باشد.عمل استفاده می کند.
درس چهارم سان تزو: یک برنامه منحصر به فرد داشته باشید
"ریشه همه جنگ ها نیرنگ است. "
اگرچه این جمله معروف از متن کتاب هنر جنگ اثر سان تزو می باشد که 2500 سال پیش تدوین شده، اما در دنیای تجارت امروزی معنای عمیقی دارد. در دنیای کسب و کار کاملاً مشهود است که تمایز استراتژی کسب و کار با رقبای خودش ضروری است تا در سطح بالایی در بازار قرار گیرد. سان تزو می خواست که ژنرال ها در آن زمان مهارت داشته باشند و در جنگ به دنبال تلفیق دیدگاه منحصر به فرد خود بود تا پیش بینی اقدامات برای دشمن امکان پذیر نباشد. به همین ترتیب، اگر کسب و کار ها همان بررسی رقبای خود را انجام دهند فقط، عدم ایجاد تمایز احتمالاً منجر به از دست دادن سود شرکت می شود، زیرا شرکت فقط بر محیط بیرون فقط متمرکز خواهد بود. انجام کارهای آماده سازی در مبارزات زندگی مهم است، اما اگر واقعاً می خواهید پیروز شوید، باید به روشی آماده شوید که گسترده تر یا نوآورانه تر از دیگران باشد.
درس پنجم سان تزو: برنامه های خود را رد کنید
وی افزوسان تزو می گوید: "وقتی قادر به حمله هستیم، باید ناتوان به نظر برسیم؛ هنگام استفاده از نیروهای خود، باید بی عمل به نظر برسیم. وقتی نزدیك هستیم، باید دشمن را باور كند كه دور هستیم. وقتی دور هستیم، باید او ایمان بیاورد كه نزدیك هستیم."
سان تزو معتقد است که داشتن یک برنامه منحصر به فرد کافی نیست و همچنین باید یک طرح را با استفاده از فریب پنهان کرد. به عنوان مثال، اگر ژنرالی قصد حمله از جناح چپ خود را داشت، باید دشمن را با استفاده از طعمه هایی در سمت راست خود سردرگم کند، و این امر به نظر می رسد حمله از سمت راست انجام می شود. در حالت ایده آل، یک ارتش نیز باید در حرکت مداوم باشد تا بی شکل به نظر برسد. فریب در دنیای تجارت نیز رایج است. انحصارات بزرگ شرکت ها معمولاً اقداماتی را برای کوچک تر به نظر می رسانند، در حالی که استارتاپ های کوچک ادعا می کنند که با منحصر به فرد بودن نوآوری خود، جهان را تغییر می دهند، حتی اگر هنوز در آن مرحله نباشند. به همین ترتیب، اگر جاه طلبی شما این است که شرکت فعلی خود را برای شروع کار خود در همان صنعت ترک کنید، خوب است که همکارانتان معتقد باشند به شغل خود وابسته هستید. سان تزو همچنین به شما توصیه می کند که به همکاران سابق خود القا کنید تجارت شما در تلاش است تا اینکه در نهایت به نقطه ای برسید که از آنها بهتر عمل کنید.
درس ششم سان تزو: بهترین راه برای پیروزی اصلاً جنگیدن نیست
"پیروزی در 100 جنگ اوج مهارت نیست ، تسلیم دشمن بدون جنگ هنر است."
سان تزو با مشاهده این واقعیت که جنگ بسیار خطرناک است، پیشنهاد می کند بهترین تاکتیک ها آن است که همیشه کسانی باشند که بتوانند با دیپلماسی یا راه های دیگر دشمن را شکست دهند. وی پیشنهاد داد که ژنرال ها باید سعی کنند بدون محاصره شهرها را تصرف کنند، احتمالاً با مجبور کردن ساکنان برای تسلیم به دلیل جنگ روانی. سان تزو استدلال می کند که برای هر شرایطی، انسان بیش از یک ابزار در اختیار دارد، بنابراین درگیری با دشمن به روشی متعارف را گاهی ضروری می کند. مفهوم مدبر بودن حتی بیشتر از درگیری های نظامی در زندگی واقعی صدق می کند، زیرا این یک بازی با جمع صفر نیست و در حقیقت می تواند چندین برنده وجود داشته باشد. مثال کمپین اپل "متفاوت فکر کن" نشان می دهد که چگونه شرکت ها می توانند نه با رقابت مستقیم، بلکه با تمایز موفق شوند. به همین ترتیب، در زندگی شخصی، در صورت ایجاد فرصت های شغلی خوب، احتمال موفقیت شما بسیار بیشتر از مسیرهای شغلی عادی و تثبیت شده است. مهارت ویژه (یا ترکیبی از مهارت ها) را توسعه دهید که هیچ کس دیگری ندارد و شما مجبور به رقابت با کسی نخواهید شد. می خواهید استخدام شوید؟ دانستن اینکه چگونه شرکت ها را به دنبال جستجوی شما بجای اینکه مجبور شوید آنها را جستجو کنید، در وقت و تلاش شما صرفه جویی می کند.
درس هفتم سان تزو: تغییر نمایندگان فرصت
"در میان هرج و مرج ، فرصتی وجود دارد."
به گفته سان تزو، تغییر یکی از مهمترین عوامل در تصمیم گیری در مورد نتیجه یک نبرد است. سان تزو به عنوان یک واقع گرا تأکید می کند که در جنگ هر اتفاقی می افتد و پیشنهاد می کند که ژنرال ها همیشه خود را برای بدترین شرایط آماده کنند. با این حال، او همچنین اشاره می کند که تنها راه برای جلو انداختن، ریسک درست است. بنابراین ، کسانی که در یک زمان عدم اطمینان آرامش خود را حفظ کرده و ذهن خود را آزاد نگه می دارند، در موقعیتی قرار دارند که در صورت بروز موقعیت ها از فرصت ها استفاده کنند. در زندگی واقعی و در تجارت، اغلب اینگونه است که فرد از فرصتهایی که از دست داده بی اطلاع است زیرا افراد اغلب در محافظت از خود در برابر تغییر تصمیم می گیرند. تغییر در هر صنعتی اجتناب ناپذیر است و بهترین راه برای آمادگی برای تغییر، نیروی محرکه ایجاد آن تغییر است. آگاهی از قوانین یا مقررات جدید، فن آوری های مخرب، پدیده های اجتماعی و تغییر در بودجه مشتریان، فرصت هایی را پیدا می کند که اگر بخواهید تجارت پیشرفت کنید باید از آنها استفاده کنید.
درس هشتم سان تزو: موفقیتها موفقیت می آورد.
"فرصت ها با ضبط شدن چند برابر می شوند."
سان تزو متوجه شد که حرکت برای جنگ بسیار مهم است. در تجارت هم همین طور است. شرکت هایی مانند دیدی (Didi) می توانند به سرعت مشتریان را مقیاس بندی کنند، چند موفقیت پشت سر هم کسب کنند و حرکت رو به رشد داشته باشند. به طور مشابه، در یک حرفه، گاهی اوقات این اقدامات کوچک است که گلوله برفی را به چیزی بزرگتر تبدیل می کند. به عنوان مثال، اگر داوطلب نمایندگی شرکت خود در یک کنفرانس هستید، می تواند منجر به ایجاد ارتباطات عالی در ارتباط با مشتریانی شود که به شما مشتری می دهند یا شغل آینده می دهند. گاهی اوقات، فقط یک فرصت نیاز است تا دریچه های سیل موفقیت باز شوند.
درس نهم سان تزو: هیچ کس از جنگ پیش بینی شده سود نمی برد
"هیچ شواهدی از سودکشوری که در جنگ طولانی مدت شرکت کرده وجود ندارد."
اوبر و دیدی (Uber and Didi) به عنوان دو شرکت رقیب می توانند اثرات خنثی کننده یک درگیری طولانی مدت را تأیید کنند، زیرا هر دو شرکت در حالی که با یکدیگر رقابت می کردند میلیاردها دلار هزینه کردند. سان تزو توصیه می کند که بهتر است ضربه سریع و موثر وارد شود، و این تعارض را تعیین کننده می داند. در دنیای تجارت، هنگامی که وجود رقیب را در توسعه آینده خود و سرمایه گذاری ضروری می دانید، نمی خواهید منابع خود را برای حمله به یک رقیب تخلیه کنید. در زندگی شخصی نیز، شما نمی خواهید برای حل مشکلات خود برای همیشه صبر کنید، و باید در اسرع وقت به سمت اهداف خود حرکت کنید. آیا ایده ای برای راه اندازی یک شرکت نوآور دارید؟ تا سال آینده منتظر نمانید تا کارها به هم بخورد، زیرا ممکن است شخص دیگری با همان ایده زودتر از شما به آن عمل کند.
