پیامبر اسلام (ص) می فرمایند: الفقر اشد من القتل: فقر از کشته شدن بدتر است
چرا فقر به همه صدمه میزند؟
بسیاری از ما با سرنوشت وحشتناک افراد فقیر آشنا هستیم. ما چهره افراد گرسنه، بیکار و بی خانمان را میبینیم. ما در مورد نابرابریهای جنسیتی، افراد بیسواد و روستاییانی که مجبورند برای دریافت خدمات درمانی یا آب تمیز یک ساعت پیاده روی کنند، میشنویم. مادرانی را میشناسیم که فرزندان کوچکشان بر اثر بیماری یا در حین زایمان فوت کردهاند یا دچار مرگ زودرس شدهاند. اغلب افرادی را میبینیم که به سل، مالاریا و ایدز مبتلا هستند. در مورد آنهایی میشنویم که محصولات زمینهای کشاورزیشان هر سال کمتر از سال قبل است، اینکه احشامشان سالم نیستند و آبشان آلوده است.
اما تاثیر این وضعیت بر ماهایی که فقیر نیستیم چیست؟ معتقدیم این تاثیر قابل توجه است. در این فصل، به این موضوع میپردازیم. در طول سالها، کتابهای متعددی در مورد فقر و علل و راه حلهای آن نوشته شده است. برخی از این کتابها دید 360 درجهای ندارند و سیاست و راه حل گستردهای را ارائه نمیکنند. معتقدیم که حوزه در حال توسعه بازاریابی غیر انتفاعی با مجموعه مفاهیم، ابزارها و اصولش میتواند نگاه عمیقی به این مشکلات داشته باشند. همچنین، به نظر ما جای این حوزه در تلاش برای رفع فقر در کشور ایران خالیست. پدیده فقر که خود چهره ای از توسعه نیافتگی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است، همواره ثبات سیاسی، همبستگی اجتماعی و سلامت جسمی و روحی ملت ها را تهدید کرده و باعث افزایش مرگ و میر، کاهش متوسط طول عمر، افت کارایی انسان ها و کاهش بهره وری اقتصادی گردیده است. بنابراین کاهش فقر از مهمترین اهداف سیاست هایی است که دولت ها همواره به دنبال آن می باشند.
فقر در طول تاریخ بشری یکی از پدیده های نامطلوب اقتصادی و اجتماعی جوامع مختلف به شمار رفته و هم اکنون نیز به عنوان یکی از معضلات بزرگ جامعه ی جهانی شناخته می شود. فقر یک پدیده ی مقطعی نبوده و در طول زمان چه در کشورهای توسعه یافته و چه در کشورهای در حال توسعه مشاهده می شود. بنابراین، نابودی آن نیز به یکباره و در زمان محدود میسر نخواهد بود. در این میان آنجه مطالعات فقر را با دشواری مواجه کرده است، جنبه های اجتماعی و فرهنگی فقر است. ما موارد متعددی را در این کتاب توصیف خواهیم کرد که از نظریه و روش بازاریابی برای اثرگذاری بر رفتارهایی استفاده شد که با موفقیت فقر را کاهش دادند و کیفیت زندگی را بهبود بخشیدند. خوشخبتانه کمکهایی به همراه این ابزارها و مفاهیم جدید برای پرداختن به این مسائل ارائه خواهد شد. تمرکز و توجه ما بر آن دسته از موسسات و نهاد هایی است که میخواهند به کاهش فقرکمک کنند. آنها برای مقابله با موانع و جلب حمایت ها برای کاهش فقر به روش های علمی بازاریابی نیاز دارند. برخی از موسسات نمیدانند چه منابعی در دسترس هستند یا چگونه باید به آنها دسترسی پیدا کنند.
جفری ساکس ، در کتابش تحت عنوان پایان فقر سه سطح فقر را توصیف و تفکیک میکند. برای هر سطح فقر، از خطوط مرجع بانک جهانی برای برآورد اندازه هر گروه استفاده میکنیم:
- آنهایی که در فقر شدید به سر میبرند خانوادههایی هستند که نمیتوانند نیازهای اساسی برای بقا را برآورده کنند. آنها به شدت گرسنهاند، قادر نیستند به خدمات درمانی دسترسی داشته باشند، فاقد آب آشامیدنی ایمن و بهداشت هستند، استطاعت مالی برای تحصیل برخی یا همه فرزندانشان را ندارند و احتمالا فاقد یک پناهگاه اولیه (سقفی برای محفاظت در برابر باران، دودوکشی برای بیرون راندن دود آشپزخانه) و لوازم اساسی پوشاک نظیر کفش هستند. اقتصاددانان با استفاده از جدیدترین دادههای بانک جهانی (2005) برآورد کردند که 1.4 میلیارد نفر در فقر شدید زندگی میکنند و کمتر از 1.25 دلار در روز درآمد دارند.
- برای آنهایی که در فقر متوسط به سر میبرند، نیازهای اساسی به ندرت برآورده میشود. این افراد همچنان باید بسیاری از چیزهایی که ما بدیهی فرض میکنیم نظیر آموزش و پرورش و خدمات درمانی، چشم پوشی کنند. کوچکترین بدبدختی و بدشانسی (سلامت ضعیف، از دست دادن شغل، بلایای طبیعی، خشکسالی، تورم) بقای آنها را تهدید میکنند یا موجب میشود به پایینترین سطوح فقر برسند. وقتی آنهایی که در فقر متوسط به سر میبرند را به عنوان افرادی در نظر میگیریم که بین 1.5 تا 2 دلار در روز درآمد دارند، تعداد آنها 1.6 میلیارد برآورد میشود.
- خانوادهای که در فقر نسبی به سر میبرد «سطح درآمد آن زیر متوسط درآمد ملیست». این امر بازتابی از توزیع درآمد در یک کشور معین است. افراد با فقر نسبی در کشورهای پردرآمد به کالاهای فرهنگی، سرگرمی، تفریح و خدمات درمانی باکیفیت، آموزش و پرورش و دیگر پیش نیازها برای تحرک اجتماعی رو به بالا دسترسی ندارند. همچنین، توجه کمی به آنها میشود، زیرا عمدتا تمرکز بر حل مشکل افراد با فقر متوسط و شدید است (زیرا درد و رنج آنها واضحتر است). گرچه هیچ برآورد رسمی از افراد با فقر نسبی در جهان وجود ندارد، اما جای تعجب نیست که بیش از یک میلیارد دیگر در این طبقه به سر میبرند و کل تعداد فقرا در سطح جهان را به بیش از 4 میلیارد افزایش میدهند (اکثریت ما در این طبقه قرار داریم).
تهیه کتاب بازاریابی غیرانتفاعی از سایت های برند