در این روش تولید کننده از دو شیوه برند گذاری میتواند استفاده کند. روش اول برند گذاری واحد برای چند محصول است که غالبا به آن استراتژی برند گذاری خانوادگی گویند.
مانند تولیدات مهرام، یک ویک و ویتانا. این شیوه مزایای متعددی دارد، مصرف کنندگانی که از سس سالاد مهرام راضی هستند ممکن است به خرید مرباجات مهرام نیز گرایش پیدا کنند. با استفاده از این شیوه هزینههای کمتری برای تبلیغات صرف میشود. به همین دلیل انتخاب برند یکسان برای محصولات مرتبط با هم به طور فزایندهای افزایش یافته است. هم چنین برند گذاری واحد سبب میشود تا خرده فروشان بپذیرند که محصولات را عرضه کنند. خرده فروشی که مشاهده میکند مصرف کنندگان از رب گوجه فرنگی چین چین راضی هستند عرضه سس گوجه فرنگی چین چین را نیز راحت میپذیرند. با این حال این شیوه معایبی هم دارد. عملکرد ضعیف یک محصول ممکن است بر روی اقلام دیگر خط تولید که دارای همین برند هستند اثر منفی داشته باشد و هم چنین استفاده بسیار از یک برند محصول ممکن است تصور عمومی از خط تولید محصول را مخدوش سازد.
روش دیگر، انتخاب برندها و نامهای مختلف برای محصولات متفاوت است. در این شیوه برای هر محصول برند مجزایی انتخاب میشود. این استراتژی وقتی مفید است که هر برند محصول در بخشی از بازار، عرضه شود. مانند گروه صنعتی بهشهر که برند هایی مانند نسیم و پونه برای خمیردندان و نامهای مختلفی برای شوینده ها، شامپوها و اقلام دیگر انتخاب کرده است. در مقایسه با روش نام گذاری واحد برای چند محصول، برند گذاری مختلف برای محصولات متفاوت هزینههای ترفیع فروش بالاتری دارد. شرکت باید برای مصرف کنندگان و خرده فروشان هر برند محصول جدید، تبلیغات جداگانهای انجام دهد. مزیت این شیوه آن است که هر برند محصول، ویژه یک بخش از بازار است و ریسک عدم موفقیت یک محصول بر روی محصولات دیگر را از بین میبرد.
برای آشنایی بیشتر با برند گذاری و انواع آن،کتاب دانشنامه برند را مطالعه بفرمایید.