در اواخر دهه 1980، بازاریابی سبز به عنوان موضوعی که تعداد زیادی از تحقیقات علمی را به خود اختصاص میداد، مطرح شد.
افزایش آگاهی محیطی، تمایل شدید به پرداختن ویژگیهای سبز و محصولات سبز را افزایش داد. در مطالعهای که در سال 1992 در 16 کشور انجام شد، نشان داد که بیش از 50 درصد از مصرف کنندگان در هر کشوری جز سنگاپور، در مورد محیط زیست نگران هستند. در حالی که بازاریابی سبز در اواخر دهه 1980 و اوایل دهه 1990 به موضوعی با اهمیت تبدیل شد، قبل از آن نیز مورد بحث قرار گرفته بود. انجمن بازاریابی آمریکا، اولین کارگاه آموزشی خود را در سال1975 در زمینه بازاریابی محیط زیست برگزار کرد. جلسات این کارگاه منجر به چاپ یکی از اولین کتابهای بازاریابی سبز تحت عنوان بازاریابی محیط زیست شد (برایماه و کدوه، 2011).
به علاوه موج اول مصرف گرایی سبز در اواخر دهه80 در انگلستان توسط کمپینهای بزرگ سازمانهای غیر دولتی و پوششهای رسانهای برای از بین بردن جنگلها و ایجاد سوراخ در لایه اوزون به وجود آمد. راهنمای مصرف کنندگان سبز توسط جان الکینگتون و جولیا هیلس در اوج این موج منتشر شد و بیش از یک میلیون نسخه فروخت. با وجود رکود ظاهری بازار مصرف سبز در طول سال1990، گفتمانها در راستای مسئولیت اجتماعی شرکتها افزایش یافت و توجه به محیط به آرامی از سال 1995 به بعد افزایش پیدا کرد (گاردن، 2002).
آشنایی با مفاهیم سبز
- بازاریابی سبز
بازاریابی سبز یک روند عمده در کسب و کار مدرن است. افزایش آگاهی مشتری در مورد مسایل زیست محیطی و مقررات سختگیرانه که توسط دولتهای ملی به ویژه در کشورهای صنعتی توسعه یافته ارائه شده است، تقاضا برای محصولات زیست محیطی را به شدت افزایش داده است. بازاریابی سبز شامل طیف گستردهای از فعالیتها از جمله اصلاح محصول، تغییرات در تولید، فرایند، بسته بندی و نیز اصلاح تبلیغات میباشد (برایماه و کدوه، 2011). بازاریابی سبز شامل فعالیت هایی است که موجب توسعه و ارتقا محصولات و خدماتی که مشتریان را راضی نگه میدارد و بدون ایجاد تاثیر مخرب و مزاحمت برای محیط زیست میباشد، میشود. بازاریابی سبز میتواند شیوههای بازاریابی را در جهان تغییر دهد و به تفاوت در نیازهای مشتریان برای محصولات سبز بینجامد. در نتیجه، احتمال بیشتری وجود دارد که مصرف کنندگان محصولات شرکتی را خریداری کنند که مسئولیت اجتماعی و زیست محیطی دارد. به منظور کاهش ریسک در درک مشتریان، شرکتها باید به مصرف کنندگان اجازه دهند تا اطلاعات کافی دریافت کنند تا به آنها این امکان داده شود که بر اساس نگرانیهای زیست محیطی، محصولات آنها را با سایر محصولات مقایسه نمایند. این کار نیازمند ارائه اطلاعاتی است که به مصرف کنندگان این اطمینان را بدهد که فعالیتهای سبز سازمان واقعی است و در حد ادعا نیست که این کار دشوار و گران قیمت میباشد.
انجمن بازاریابی آمریکا، 3 تعریف برای بازاریابی سبز ارائه کرده است:
- بازاریابی خرده فروشی: بازاریابی محصولاتی است که فرض میشود سازگار با محیط زیست هستند.
- بازاریابی اجتماعی: توسعه و بازاریابی محصولات طراحی شده برای به حداقل رساندن اثرات منفی بر محیط فیزیکی و یا جهت بهبود کیفیت آن محصولات.
- بازاریابی محیط زیست: تلاش سازمان جهت تولید، ترویج، بسته بندی و اصلاح محصولات با شیوههای جدید جهت پاسخ به نگرانیهای زیست محیطی.
پنج انگیزه برای شرکتها جهت انجام بازاریابی سبز وجود دارد: انطباق با روندهای زیست محیطی، بهبود مزیت رقابتی، بهبود تصویر شرکت، جستجو فرصتهای سبز و افزایش ارزش محصول. علاوه بر این اتخاذ بازاریابی سبز میتواند ارزشهای نامحسوس برند را افزایش دهد (چانگ و چن ، 2014).
برای آشنایی بیشتر با مفهوم برند سبز،کتاب دانشنامه برند را مطالعه بفرمایید.